معنی سوره هفده

حل جدول

لغت نامه دهخدا

هفده

هفده. [هَِ دَه ْ] (عدد، ص، اِ) هفت به علاوه ٔ ده. هفتده. سبعهعشر. (یادداشتهای مؤلف).


هفده باز

هفده باز. [هَِ دَه ْ] (ص مرکب) هفده برابر گشادگی دو دست. به طول یا به عمق هفده باز. (یادداشت مؤلف):
یوسفی کاو به هفده قلب ارزید
باز با چاه هفده باز فرست.
خاقانی.


هفده خصل

هفده خصل. [هَِ دَه ْ خ َ] (اِ مرکب) هفده داو نرد است که هفدهم دستخون بود. (یادداشت مؤلف):
هفده سلطان درآمدند ز راه
هفده خصل تمام برده ز ماه.
نظامی.


هفده مرد

هفده مرد. [هَِ دَه ْ م َ] (اِخ) عشره ٔ مبشره و اصحاب کهف. (یادداشت مؤلف).


سوره

سوره. [رِ] (اِخ) دهی است جزو دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران. دارای 181 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، صیفی و چغندرقند است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

سوره. [رِ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهپور شهرستان خوی. دارای 839 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ زولا و محصول آنجا غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).

فارسی به آلمانی

فرهنگ عمید

هفده

هفت‌ و ده، عدد بعد از شانزده، عدد «۱۷»،

فارسی به عربی

هفده

سبعه عشر


هفده چیز

سبعه عشر

فرهنگ فارسی هوشیار

هفده

عدداصلی بین شانزده وهیجده ده بعلاوه هفت (‎ 17) .

فرهنگ معین

سوره

(رَ یا رِ) [ع. سوره] (اِ.) هریک از فصل های یکصد و چهارده گانه قرآن مجید.

فرهنگ فارسی آزاد

سوره

سُوْرَه، هر قطعه یا مجموعه مستقل از آیات الهی- هریک از قطعات یا مجموعه های مستقل (مفصول) قرآن که 114 سوره میباشد. فضل- شرف- رتبه بلند و منزلت رفیع- (جمع: سُوَر- سُوَرات- سُوَر- سُوْرات)

معادل ابجد

سوره هفده

365

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری